مرحله به بن بست رسیدن:
یعنی فرد، مستعد خطر از دست دادن شغل می شود، با مراجعین، همکاران و مدیر در محل کار درگیر می شودو در خانه نیز با همسر و فرزندان خود برخوردهای مکرری نشان می دهد
بحران:
د راین مرحله، بدبینی عمیق، شک به توانایی های شخصی، حساس بودن به بیماریهای جسمی ناشی ازدرماندگی وناامیدی وبروز ذهنیت فرارو پاسخ گریزاز مشکلات ایجاد می شود
آغاز نشانه های مزمن فرسودگی:
در این مرحله احساس خستگی مزمن، سردردهای دوره ای، ترش کردن معده، خشم و افسردگی شدید، شدت پیدا می کنند
کمبود کارمایه:
مرحله ای است که فرد احساس کم آوردن انرژی می کند و نارضایتی شغلی و خستگی شروع می شود و فرد سعی می کند از طریق پناه بردن به مصرف سیگار، مواد مخدر، مشروب، انجام دادن خریدهای تفننی ، خوابیدن زیاد، به نوعی خود را فریب دهد
زمانی است که ما در جایی استخدام می شویم و با شور و شعف خاصی کار خود را شروع می کنیم. ممکن است زودتر از وقت معمول سرکار حاضر شویم و دیرتر هم محیط کار را ترک کنیم. شروع به کار، ذخائر و انرژی ما را خرج می کند. اگر تقویت، تحسین، تشویق و رضایت به دنبال کار نباشد، کاهش انرژی آغاز می شود و فرد بدون آنکه خودش متوجه باشد به تدریج از انرژی جسمی و روانی تهی می شود